درباره سینمایی «تنت(انگاره)» جنجالیترین فیلم2020
تعداد بازدید : 1
آشفتگی در زمان
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی
سینمایی «تنت(انگاره)» ساخته «کریستوفرنولان» تازهترین کشف فیلمساز درباره زمان با توسل به سینما و رؤیاست. در فیلمهای «یادگاری»، «تلقین»، «در میان ستارهای» نولان بهدنبال راهی برای دستیابی به گزارههای زمان در آینده و نقش حال و گذشته، مکان و شخصیت در داستانها بود؛ در «تنت» بهدنبال تعریف جامع و مانعی از گزاره میپردازد. در ادبیات،گزاره بهمعنای جملهای خبری است که در حال یا آینده میتواند صحیح یا غلط باشد که درستی یا نادرستی این جمله خبری بسته به فضا و واکنشی است که شخصیت در آن واحد از خود ارائه میدهد دارد.
نولان به باور نگارنده، بیشتر یک دانشمند است که به وسیله سینما هیجان حاصل از کشفیات خود در ابعاد شخصیت، مکان و زمان را تبدیل به قصه میکند و البته قصهگویی را خوب بلد است. در «تنت» داستان بیشتر از پنج یا شش صفحه نیست اما آنچه این داستان کوتاه را تبدیل به یک اثر سینمایی بلند میکند،گستره مفهومی آن است. داستان دو بار تکرار میشود؛ یک بار برای پروتاگونیست و یک بار برای آنتاگونیست. دخالت نیروهای مسلح برای پیروزی قهرمان علیه ضدقهرمان که به خوبی فرم موش و گربهگونه آن رعایت شده است به پیرنگ فیلمنامه تبدیل میشود. شروع فیلمهای نولان همواره یکی از جذابترین سکانسهای سینمایی است. فیلم با حمله به یک اپرا در روسیه آغاز میشود اما حملهای متفاوت به سبک و سیاق نولان که در آن دوربین با حرکت (ترک به جلو و ترک برگشتی)های بیشمار خود فاصله بین برشهای سینمایی را از بین برده است. این حرکتها در همه فیلم ادامه دارند و اصولاً نولان برای ایجاد شکست زمان در فیلمنامه خود به معنای آنکه بیننده قادر به درک زمان بیرونی (در سالنهای سینما) نباشد بهره میبرد و بر این جمله «تارکوفسکی» صحه میگذارد که: سینما تنها هنری است که زمان در آن ثابت میشود. داستان بر سر نجات دنیاست. دنیایی که در جهانهای موازی حرکت میکند و در حال بهرهگیری از کشف تازه خود در بُعد زمان (معکوسکردن همه چیز) است. علاوه بر آن آشفتگی موجود در زمان (آنتروپی) و آشناپنداری باعث میشود پیچیدگی سطحی داستان به حد بالایی برسد. چرا این پیچیدگی را سطحی میشمارم؟ چون باور دارم داستان با این پیچیدگیها تنها از پایان دادن به پیرنگ طفره میرود. چنین تعللی البته که بسیار هوشمندانه و لازم است؛ چراکه مفهوم قصه گرفتاری در چالهای به نام زمان و تکرار همه چیز در آینده است. نولان در «تنت» بیش از آنکه داستانگویی کند در حال کشف زمان و چگونگی احساس آن توسط انسان است.
فیلمنامههای نولان در میز تدوین سر و شکل اصلی خود را پیدا میکنند. همان طور که مفهوم در فیلم «تلقین» برای بازیگران و بسیاری از عوامل نامشخص بود در فیلم «تنت» نیز چرایی فیلمنامه برای عوامل با درک سختی همراه است. مؤلف از بازیگران بیشتر به عنوان یک ابزار هنری استفاده میکند تا هنرمند. پس نمیتوان انتظار داشته باشیم که خلاقیت در کنشهای شخصیت مانند فیلم «جوکر» ساخته «تادفیلیپس» وجود داشته باشد. بازیگران مانند عروسکهای خیمهشببازی درجه یک در دستان گردانندهای هستند که از فاصلهای بسیار دور بر همه چیز احاطه دارد. اگر یک اشتباه کوچک در تدوین فیلم روی داده بود کل فیلمنامه زیرسؤال میرفت. اما با حساسیت و دقت بالا مونتاژ فیلم به گونهای سکانسها را کنار هم قرار داده و برای بار دوم آنها را بازسازی کرده است که روند ضد زمانی آن احساس نشود. سکانس برتر «تنت» بهزعم نگارنده هنگامی است که جاسوس روسی و جاسوس آمریکایی بر سر دستیابی مادهای به مراتب قویتر از اتم در اتاقکی گفتوگو میکنند که همسر جاسوس روس با اصابت گلولهای معکوس زخمی شده و بارها زمان در این سکانس وارونه میشود تا جاسوس آمریکایی برای کشف چگونگی از دست دادن آن در بُعد زمان حرکت وارونه خود را آغاز کند. این سکانس، هوشمندانهترین کشفی است که نولان به واسطه نیروی آزاد تخیل در فیلمنامه طراحی کرده است. همواره سفر در زمان یکی از جذابترین موضوعات سینمایی بوده است که نمونه خوب آن را میتوان در «بازگشت به آینده» زمکیس مشاهده کرد. در این سکانس میبینیم که چگونگی به واسطه تکنولوژی و کشفیات تازه فیزیک از زمان تبدیل به نظریهای قابل قبول میشود. در این نظریه: جهانهای موازی – آشفتگی (آنتروپی) – وارونگی زمان و البته شخصیت راهحلی برای مسئلهای یافتهاند که به کمک ماشین حساب و ابزارات ریاضی نمیتوان آن را مرتفع نمود و تنها در ذهن و رؤیا میتوان آن را حل کرد.
سینمای نولان بهرغم همه نبوغ و استعدادش برای جذب مخاطب جهانی و نجابت داستانی به دور از سیاست در هالیوود دستخوش منافع ملی و موضعگیری شده است. از کوچکترین دیالوگ فیلم که در این زمینه توسط «رابرت پتینسون»: سیاست توانایی سرپوش گذاشتن بر خرابکاری است؛ تا قهرمانپروری جاسوس آمریکایی علیه جاسوس روسی و اضافه کردن بار عاطفی میان یک رابطه رقابتی در این مبارزه، نماینده آن است که دنیا در پایان توسط آمریکاییها نجات مییابد. اصلاً با این مفهوم مشکلی ندارم که دنیا توسط آمریکا یا روسیه یا هر کشور دیگری نجات یابد اما استفاده ابزاری از هندوستان و مرکزیت قرار دادن آن به عنوان یک ژست در جهانهای موازی،گویای راهبرد سیاسی آثار اینچنینی در هالیوود است که مبنای ارزشگذاری هنر را تغییر میدهند. همچنان نولان در «تنت» هنر و نبوغ و استعداد برتر خود را در زمینه ایجاد هیجان پویا در فیلمهایش به نمایش میگذارد.